چرا «مناظره» شبیه «مسابقه هفته» شد؟

عبدالرضا سپنجی استاد علوم ارتباطات درباره دو قسمت پخش‌شده از مناظره‌های انتخاباتی در قاب تلویزیون و انتقادهایی که به ساختار این برنامه وارد شده است به اظهار داشت: دوستان دیگر در این چند وقت که دو مناظره پخش شد درباره ساختار برنامه گفتند من هم با یقین می‌گویم این ساختار مناظره نیست. مناظره یعنی درباره یک موضوع و یک پرسش واحد، دیدگاه‌های افراد حاضر در مناظره پرسیده شود ولی وقتی سوالات متفاوت پرسیده می‌شود حتی اگر یک محور داشته باشد قالب آن مناظره نمی‌شود بلکه اظهار نظر یا مصاحبه می‌شود.

چرا این شیوه از مناظره جوابگوی مخاطب نیست؟

وی درباره معایب این شیوه از گفتگو نیز توضیح داد: این شیوه از بحث، ارزیابی درستی به مخاطب نمی‌دهد، مخاطب می‌خواهد ارزیابی کند که افراد نسبت به یک سوال چقدر ذهن آماده‌تری دارند یا کارشناسانه‌تر جواب می‌دهند و مطالعه داشته‌اند اما در این ساختار این نکته مشخص نمی‌شود مگر به اصطلاح مردم نامزدها با هم به دعوا بیفتند و بفهمید چه کسی پرخاشگرتر یا حاضرجواب تر است.

سپنجی درباره مقایسه این برنامه در ایران و دیگر نقاط دنیا اظهار کرد: شما هر جای دنیا بروید، نمی‌شود روی این شیوه نام مناظره گذاشت، برخی از اسامی برای پدیده‌ها جعل می‌شود اما از نظر کارشناسی این مناظره نیست. این درست است که ما از لحاظ فرهنگی، سیاسی، ژئوپلتیک و دیگر مسایل با کشورهای اروپایی و آمریکایی تفاوت داریم اما ساختار و فرم کار رسانه‌ای در دنیا متفاوت نیست ساختار مسابقه، رئالیتی شو، تاکشو، مناظره یا… در همه جای دنیا یکی است و ویژگی‌های فرهنگی می‌تواند در این ساختار شکل بگیرد و نمی‌توان چیزی دیگر اختراع کرد.

وی اضافه کرد: برنامه‌هایی که در فضای سایبری تولید می‌شود نیز از آن طرف نشات گرفته است مناظره هم همین فرم را دارد. وقتی می‌گوییم می‌خواهیم مناظره‌ای شکل دهیم که مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد همان ویژگی‌های موضوع واحد و پرسش واحد مطرح می‌شود. اینکه طرفین تک به تک مناظره نکنند تاثیر آن را کاهش می‌دهد و مخاطب به جمع‌بندی نمی‌رسد اما حداقل همان پرسش واحد می‌تواند این مسأله را جبران کند و نامزدها باید بتوانند بحث کنند تا مخاطب بر آن اساس نتیجه‌گیری کند.

 

دلیل مقایسه مناظره با مسابقه هفته

این استاد علوم ارتباطات به طعنه‌های نامزدها نسبت به روش مناظره اشاره و بیان کرد: از مسابقه هفته در مناظره یاد شد که در دهه ۶۰ و ۷۰ پخش می‌شد و همینطور بود سوالات متفاوت با موضوع واحد می‌پرسیدند و هوش تحصیلی و حاضرجوابی فرد را می‌سنجیدند. البته آنجا حداقل جواب مشخصی داشت اما اینجا نامزدها کلی گویی می‌کردند و هرکسی با یک سواد فوق دیپلم و تماشای یکی دو هفته تلویزیون و خواندن خبرها هم همین جواب‌ها را می‌داد.

وی در نقدی به پرسش‌های مناظره نیز تصریح کرد: درباره پرسش‌ها هم نقدها درست است گفته می‌شود یک تیم کارشناسی مبرز آورده‌اند اما دغدغه‌های مردم ذیل این سوالات نبود. می‌شد سوالات را از خود مردم بخواهیم و حتی داخل مناظره نماینده‌ای از اقشار مختلف کارگر، دانشجو، سرپرست خانوار و… را ببینیم که سوالاتشان را به شکلی ساده‌تر و مصداقی تر مطرح می‌کنند. این سوالات کلی گویی که با بدهکار بانکی یا فساد اقتصادی چه می‌کنید؟ از طرف هرکسی دیگر پرسیده می‌شد احتمالاً همین جواب‌های کلی را در برداشت، اینها باعث می‌شود که فرایند کارشناسی شده طراحی سوال‌ها را هم دچار آسیب ببینیم.

در اینجا شأنیت مجری پایین آمده است و کسی مثل حیدری در همین حد و حدود می‌توانست ظاهر شود و اگر به او این اختیار بیشتری داده می‌شد می‌توانست دانش نامزدها را به چالش بکشد و اتفاقاً برنامه جذاب‌تر میشد سپنجی درباره میزان اثرگذاری مجری در چنین مناظره‌ای عنوان کرد: در رسانه‌های مهم دنیا، گوینده خبر صرفاً آن را مطالعه نمی‌کند و صرفاً خواننده خبر نیست بلکه آن را اجرا می‌کند و آنچه را که سردبیر یا تیم تحریریه می‌نویسد، ارائه می‌کند و ما در اینجا کمتر این مساله را می‌بینیم. البته مرتضی حیدری حدود سه دهه است که در تلویزیون فعال است و مصاحبه‌های مختلفی داشته، او البته پیش از این در گفتگوهای ویژه دستش باز بود اما اینجا فقط کاری سمبلیک دارد و گوی‌ها را حرکت می‌دهد. در اینجا شأنیت مجری پایین آمده است و کسی مثل حیدری در همین حد و حدود می‌توانست ظاهر شود و اگر به او این اختیار بیشتری داده می‌شد می‌توانست دانش نامزدها را به چالش بکشد و اتفاقاً برنامه جذاب‌تر می‌شد. گفتگوها و اجراهای مختلفی پیش از این از مرتضی حیدری دیده شده است و شاید دانش خود او در حوزه اقتصاد از بسیاری نامزدها هم بیشتر باشد و حتی می‌تواند مستقیم و غیرمستقیم به مخاطب نشان دهد که نامزد مورد نظر چقدر بر اقتصاد تسلط دارد.

وی درباره این شیوه از مناظره برای جلوگیری از بداخلاقی‌های احتمالی مناظره‌های ۸۸ بیان کرد: دموکراسی الزامات و چارچوب‌ها و ابزاری دارد، اینکه بگوییم انتخابات را می‌پذیریم اما ابزار آن را نمی‌پذیریم غلط است. البته رعایت اخلاقیات مهم است اینکه به عفت عمومی و شخصیت انسان‌ها توهین نشود و با در نظر گرفتن اینها می‌توان صراحت لهجه بالاتر رود و محافظه کاری نباشد آنچه که در مناظره‌های آن طرف می‌بینم. این طرف نامزدها باید سعی کنند به هم توهین نکنند الفاظ بد بکار نبرند و مسأله را شخصی نکنند تا ساختار برنامه سمت محافظه کاری نرود.

این نویسنده و پژوهشگر درباره تمرین مناظره در دیگر نهادها و حوزه‌ها بیان کرد: تجربه این موضوع را در برنامه‌های مختلف فرهنگی، سینمایی و… داشته‌ایم که طرفین با هم بحث می‌کنند و قضاوت را به مخاطب می‌سپارند. این اتفاق در دانشگاه‌ها و حوزه‌های دیگر انجام می‌شود اما صداوسیما سعی دارد استانداردها به شکل حداقلی انجام شود و اینها باعث عدم جذابیت و ریزش مخاطب می‌شود حتی این ریزش مخاطب در مناظره دوم بیشتر شد. برنامه آنقدر کسل کننده بود که کمتر مخاطب را جذب کرد و اتفاقاً این به تندروی و کندروی ارتباطی نداشت.

رسانه‌هراسی محصول نگاه غلوآمیز به رسانه است

این استاد دانشگاه درباره حساسیت‌های مناظره‌ها و فشار نهادها برای این شکل از برگزاری مناظره نیز بیان کرد: بحث «رسانه هراسی» یا «مدیا فوبیا» پیش از این هم مطرح بوده و من در مقالاتی مفصل به آن پرداخته‌ام، رسانه هراسی مولفه‌هایی دارد و یکی همین است که عده‌ای آن را «آگراندیسمان» شده و «غلوآمیز» می‌خواهند، رسانه‌ای که می‌خواهد مخاطب را تربیت کرده و ذهن او را تحریف کند. در این تعریف، نگاهی ایدئولوژیک به رسانه می‌شود که می‌تواند همه چیز را منهدم کند و حالا برخی دستگاه‌های امنیتی و شوراها به صداوسیما همین نگاه را دارند و از همین نگاه می‌خواهند آن را کنترل کنند. در صورتیکه رسانه در حداکثری‌ترین هدف اگر دیده و شنیده شود نهایتاً می‌تواند نقش کاتالیزور و تسهیل کننده داشته باشد.

وی اضافه کرد: به طور مثال اگر فضای عمومی جامعه به سمت رای دادن باشد رسانه هم در این زمینه کمک می‌کند ولی فضای ذهنی جامعه، معیشت و مسائل دیگر باعث می‌شود که رای بدهند یا نه و اصلاً به چه کسی رای دهند و رسانه نقش عجیب و غلوآمیزی ندارد. اگر نگاه ما منطقی باشد اینقدر برای آن محدودیت‌های رسانه‌ای نمی‌گذاریم که تا این حد دچار حساسیت شود.

این استاد علوم ارتباطات در پایان درباره فرمت مناظره در ابعاد دیگر نیز عنوان کرد: رنگ‌ها در مناظره‌ای که روی آنتن رفت به شدت سرد و غیر جذاب بود و باعث مخاطب زدایی شد، استفاده از رنگ‌های جذاب و پرشور مخاطب را جذاب می‌کند. در مناظره اول هیچ نمادی از ایران نبود که در مناظره دوم پرچم اضافه شد اما باز هم می‌شد نمادی از قله دماوند و یا اقوام ایرانی را در تصویر ببینیم تا وحدت ملی را افزایش دهد. برگه‌ها و کاغذهایی که نامزدها استفاده کردند به شکلی ابتدایی نمایش داده شد و می‌شد با ویدئووال یا پاورپوینت ارائه شود دفاعیه ارشد یا دکتری سطح بیشتری از این مناظره داشت که در سطح ملی ارائه می‌شد. حتی جام‌هایی که تدارک دیده شده بود انگار از گل فروشی خیابان جام جم خریداری شد و کیفیت و سطح شکیلی نداشت.

Rate this post

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.